کوتاه دیدگان همه راحت طلب کنند *** عارف بلا، که راحت او در بلای اوست
بگذار هر چه داری و بگذر که هیچ نیست *** این پنج روز عمر که مرگ از قفای اوست
هر آدمی که کشته شمشیر عشق شد *** گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست
از دست دوست هر چه ستانی شکر بود *** سعدی رضای خود مطلب چون رضای اوست(1)
حادثه ناگوار و دلخراش زلزله شهرستان «بَمْ»، و اطراف آن، قلب تمام ملّت ایران، بلکه جهانیان را جریحه دار نمود، و ملّتی را داغدار کرد و به سوگ نشاند. هر انسانی که صحنههایی از این حادثه و وضعیّت بازماندگان را دید، نتوانست اشک خویش را نگهدارد و در سوگ آنان نگرید، و مردم و مسئولان کشور، صحنههای فراموش نشدنی از کمک و احسان و امداد رسانی را به نمایش گذاشتند. آن پیرزن تنها یخچال مورد نیاز و استفاده خویش را فروخته، قیمت آن را به داغدیدگان حادثه زلزله هدیه نمود و آن پیرمرد کارگر حقوق یک ماهه خویش را در طبق اخلاص نهاده، تقدیم نمود، و کودکان دارائی خویش را به کودکان پدر و مادر از دست داده اهداء نمودند، و همین طور تمام اقشار و اصناف مردم. در یک کلام تمام ملّت یک چشم شدند و بر حادثه بم گریستند و همه یک قلب شدند و برای مردم آن دیار طپیدند.
آنچه در این مقال در پیشرو دارید، بیان ریشه بلاها و حوادث ناگوار، و حکمتهای آن است، با این تذکر که آنچه در این گفتار آمده، نگاهی است کلّی و فرا محلّی به عوامل بلاها، وگرنه علم و آگاهی ما، محدودتر از آن است که بتواند، دقیقا عامل و یا عوامل یک حادثه خاص را بیان کند. چرا که قرآن کریم میفرماید: «وَما اُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ اِلاّ قَلیلاً»؛(1) «از دانش جز اندکی به شما داده نشده است.»
مفهوم آیه آن است که مبادا با علم محدود خویش بخواهید درباره همه چیز و تمام حوادث بدون آگاهی از اسرار و واقعیات آن داوری و قضاوت کنید؛ زیرا معلومات شما در برابر مجهولاتتان بسیار ناچیز و محدود است.
از اینرو ممکن است برخی حوادث بر اثر عدم احاطه علمی به جوانب آن، برای ما ناگوار و تلخ باشد؛ ولی در واقع آثار مثبت و مطلوبی را در پی داشته باشد. قرآن کریم میفرماید: «وَعَسی اَنْ تَکْرَهُوا شَیْئا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسی اَنْ تُحِبُّوا شَیْئا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَاَنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ»؛(2) «و چه بسا از چیزی اکراه داشته باشید، در حالی که برای شما خوب است و چه بسا چیزی را دوست دارید، در حالی که برای شما بد است. و خدا میداند و شما نمیدانید.»
قرآن کریم در آیه دیگری میفرماید: «فَعَسی اَنْ تَکْرَهُوا شَیْئا وَیَجْعَلَ اللّهُ فیهِ خَیْرا کَثیرا»؛ «پس چه بسا از چیزی کراهت دارید و حال آنکه خداوند خیر فراوان در آن قرار داده است.»(1)
وبنای خداوند بر آن است که امور و حوادث را بر اساس مصالح انجام دهد نه میل افراد. امام علی علیهالسلام میفرماید: «اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ یَجْرِی الاُْمُورَ عَلی ما یَقْتَضیهِ لاعَلی ما تَرْتَضیهِ؛ خداوند سبحان کارها را مطابق مصالح، جاری میکند، نه بر طبق [میل و[ رضایت تو.»(2)
البته تذکر این نکته هم ضروری است که با بیان عوامل حوادث در پی آن نیستیم که کوتاهی و یا کم توجهی درباره پیشگیری و پیشبینی حوادث و همینطور مبارزه با آن را نادیده بگیریم.
دنیا آموزشگاهی است که انبیاء و ائمه علیهمالسلام و اولیاء معلمان آن، و مردم شاگردان این مدرسه، و حوادث و ابتلائات تلخ و شیرین مواد امتحانی آن میباشند. خداوند انسانها را با بلایا و مصیبتها و نیز با خوشیها و نعمتها در این دنیا مورد امتحان و آزمایش قرار میدهد. آیات زیادی از قرآن گواه این مطلب است، از جمله:
1.«اِنّا جَعَلْنا ما عَلَی الاَْرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ اَیُّهُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً»؛(3)
«ما آنچه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم کدامینشان بهتر عمل میکنند.»
2.«اَلَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیوةَ لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً وَهُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ»؛(4)
«آن خدایی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل میکنید، و او شکستناپذیر بخشنده است.»
3.«وَبَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَالسَّیِّئاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛(5)
«و آنها را با نیکیها و بدیها آزمودیم، شاید باز گردند.»
4.«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ ونَقْصٍ مِنَ الاَْمْوالِ وَالاَْنْفُسِ وَالثَّمَراتِ وَبَشِّرِ الصّابِرینَ اَلَّذینَ اِذا اَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا اِنّا للّهِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ»؛(1)
«قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوهها آزمایش میکنیم. و به استقامت کنندگان بشارت ده؛ آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند: «ما از آن خداییم، و به سوی او باز میگردیم.»
آری امتحان الهی همان رویدادهای پیشبینی شده و یا پیشبینی نشدهای است که گاهی دامنگیر انسانها میشود و انسان را تحت فشار میگذارد که برای رهایی خود تصمیم بگیرد و نیروهای خود را بسیج کند.
آزمایشهای الهی و امتحانات او آثار گرانسنگی در پی دارد که به چند مورد مهم آنها اشاره میشود:
بلاها و حوادث ناگوار، روح مقاومت و پایداری را در انسان زنده میکنند. امیرمؤمنان علی علیهالسلام میفرماید: «اِنَّ الشَّجَرةَ الْبَرّیَّةَ اَصْلَبُ عُودا والرَّواتِعَ الخَضِرَةَ اَرَقُّ جُلُودا وَالنّابِتاتِ الْعِذْیَةَ اَقْوی وَقُودا وَاَبْطَاءُ خُمُودا؛(2) درخت بیابانی چوبش سختتر، و درختان کناره جویبار پوستشان نازکتر است. درختانی که با باران سیراب میشوند، آتش چوبشان شعله ورتر و پر دوامتر است.»
یکی از آثار آزمایشات الهی، تنبه و آگاهی است. رفاه دایمی و غرق شدن در مواهب زندگی، مایه غرور و سبب غفلت از ارزشهای اخلاقی است. زندگی آرام و فارغ از هر نوع فراز و نشیب و خالی از هر نوع طوفان و حوادث تکان دهنده، کاملاً خوابآور است؛ در حالی که حوادث ناخوشایند و ناگوار، موجب کاهش غرور و بیداری از غفلت و پیدایش نقطه عطفی در زندگی افراد میگردد. قرآن از یک سو میفرماید: «اِنَّ الاِنْسانَ لَیَطْغی اَنْ رَاهُ اسْتَغْنی»؛ «انسان آن گاه که خود را بینیاز بیند طغیان میورزد.»(3) و از سوی دیگر گرفتاریها و بلاها را مایه بیداری او معرّفی میکند و میفرماید: «وَما اَرْسَلْنا فی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ اِلاّ اَخَذْنا اَهْلَها بالْبَأْساءِ وَالضَّرّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعوُنَ»؛(1) «هیچ پیامبری را به نقطهای نفرستادیم، مگر اینکه مردم آنجا را با فقر و سختی مواجه ساختیم تا تضرع کنند.»
و در آیهای دیگر فرمود: «وَلَقَدْ اَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالّسِنینَ ونَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ»؛ «و براستی قوم فرعون را به خشکسالی و کمی میوه دچار نمودیم تا متذکر شوند.»
امام علی علیهالسلام فرمودند: «اِذا اَرادَ اللّهُ بِعَبْدٍ خَیْرا فَاَذْنَبَ ذَنْبا تَبِعَهُ بِنَقِمَةٍ وَیُذَکِّرُهُ الاِْسْتِغْفارَ؛(2) هر گاه خداوند نسبت به بندهای اراده خیری داشته باشد، پس آن بنده گناهی کند، بدنبال آن گرفتاریای پیش میآید و استغفار را بیادش میآورد.»
آری حوادث مرگبار و ناخوشایند، اخطارهای الهی است و سبب میشود که انسان در زندگی خود و رفتارهای خویش تجدید نظر کرده، راه درست و صحیح را پیشه خود سازد.
از دیگر آثار بلاها و سختیها، پاکسازی گناهان انسان است. علی علیهالسلام میفرماید: «اَلْحَمْدُ للّهِ الّذی جَعَلَ تَمْحیصَ ذُنُوبِ شِیْعَتِنا فی الدُّنْیا بِمِحْنَتِهِمْ لِتَسْلَمَ بِها طاعاتُهُمْ وَیَسْتَحِقُّوا عَلَیْها ثَوابَها؛ سپاس خدایی را که پاک کردن گناهان شیعیان ما را در دنیا به وسیله رنج و محنت آنها قرار داد، تا بدینوسیله طاعاتشان سالم بماند و بر طاعات، استحقاق ثواب یابند.»
گاهی بلاها و حوادث تلخ زندگی، برای دست یافتن به مقامات و درجات برتر و عالی است. گرفتاریها و رنج و بلای انبیاء، ائمه، اولیاء و پاکان از این طریق قابل توجیه است، و جمله معروف «اَلْبَلاءُ لِلْوَلاءِ؛ بلا برای دوستی است»، در این وادی قابل فهم و درک است.
رنجهای بیشمار و گرفتاریهای فراوان حضرت ابراهیم(3)، حضرت موسی(1)، یوسف صدّیق(2) و حضرت خاتم که فرمود: «ما اُوْذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ ما اُوذیتُ؛ هیچ پیامبری همچون من آزار ندید.»، با این دید قابل تفسیر و تبیین است.
اینک به نمونهای از آیات و روایات درباره عامل فوق اشاره میشود:
1. ابراهیم علیهالسلام بعد از گرفتاریهای سخت و طاقت فرسا (از درون آتش رفتن تا هجرت و...) به مقام امامت ترفیع درجه مییابد. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «وَاِذِا ابْتَلی اِبْراهیمَ رَبُّه بِکَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماما»؛(3) و [به خاطر آورید] هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود، و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد، [خداوند به او [فرمود: «من تو را امام [و پیشوای] مردم قرار دادم.»
2. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «اِنَّهُ لَیَکُوْنُ لِلْعَبْدِ مَنْزِلَةٌ عِنْدَ اللّهِ فَما یَنالُها اِلاّ بِاِحْدی خَصْلَتَیْنِ؛ اِمّا بِذَهابِ مالِهِ او بِبَلِیَّةٍ فی جَسَدِهِ؛(4) براستی برای بنده [مؤمن] در پیشگاه الهی مقام و منزلتی است که بدان دست نمییابد مگر با یکی از دو خصلت؛ یا از بین رفتن مال او و یا گرفتاری در جسم او (بر اثر سیل و زلزله و...).» به همین جهت مؤمنان بیشتر گرفتارند.
3. امام صادق علیهالسلام فرمود: «اَوْحَی اللّهُ تَعالی اِلی مُوسی: ما خَلَقْتُ خَلْقا اَحَبَّ اِلَیَّ مِنْ عَبْدِیَ الْمُؤمِنِ فَاِنّی اِنَّما اَبْتَلیهِ لِما هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَاُعافیهِ لِما هُوَ خَیْرٌ لَهُ... وَاَنَا اَعْلَمُ بِما یَصْلَحُ عَلَیْهِ عَبْدی؛(5) خداوند بلند مرتبه به موسی وحی نمود که: موجودی نیافریدم که نزد من از بنده مؤمنم محبوبتر باشد. پس براستی او را گرفتار میکنم به آنچه برای او خوب است، و او را عافیت میدهم به آنچه برای او خوب است... و من به آنچه باعث اصلاح امر بندهام میشود آگاهترم.»
4. امام بحق ناطق، حضرت صادق علیهالسلام فرمودند: «اِنَّ اَشَدَّ النّاسِ بَلاءً اَلاَْنْبیاءُ ثُمَّ الَّذینَ یَلَوْنَهُمْ ثُمَّ الاَْمْثَلُ فَالاَْمْثَلُ؛(1) براستی شدیدترین مردم از جهت بلا [و گرفتاری [پیامبراناند، سپس کسانی که [از نظر رتبه] بعد از آنها قرار دارند، پس هر اندازه، به انبیاء شبیهتر باشند بلاهای آنها نیز شبیهتر است.»
گاهی بلاها وسیلهای برای رسیدن به نعمتها هستند و خداوند میخواهد به وسیله آنها به انسان نعمت دهد. امام حسن عسکری علیهالسلام فرمود: «ما مِنْ بَلِیَّةٍ اِلاّ وَللّهِ فیها نِعْمَةً تُحیطُ بِها؛(2) هیچ بلا و گرفتاری نیست مگر آنکه برای خداوند در آن نعمتی است که بر آن بلا احاطه نموده است.»
گاهی عامل بلاها و گرفتاریها، برخی از گناهان و شکستن سدها و حریمهای الهی است. هلاک شدن برخی اقوام گذشته در تاریخ، مانند: قوم نوح، عاد، ثمود و... از این قبیل است. قرآن کریم در این رابطه نیز آیاتی دارد. از جمله میفرماید:«وَلَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالاَْرْضِ وَلکِنْ کَذَّبُوا فَاَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛(3)
«اگر اهل آبادیها ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، درهای رحمت را از آسمان و زمین به روی آنها میگشاییم؛ ولی آنها [آیات ما را] تکذیب کردند و ما هم آنها را به مجازات اعمال خودشان گرفتار ساختیم.»
و در آیه دیگر میفرماید: «وَظَهَرَ الْفَسادُ فی الْبَرِّ وَاَلْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ اَیْدِی النّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛(1) «فساد در خشکی و دریا به خاطر اعمال مردم آشکار شد تا خداوند نتیجه برخی از اعمال آنها را به خود آنها بچشاند، شاید برگردند.»
و فرمود: «وَما اَصابَکُمْ مِنْ مُصِیْبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ اَیْدیکُمْ وَیَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ»؛(2) «هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام دادهاید، در حالی که بسیاری [از گناهان] را نیز عفو میکند.»
در پایان به مهمترین وظیفهای که در مقابل بلاها و حوادث داریم؛ یعنی، صبر و استقامت اشاره میشود.
اوّلین وظیفه در مقابل بلاها، صبر و بردباری است. قرآن کریم میفرماید:
«وَبَشِّرِ الصّابِرینَ اَلَّذینَ اِذا اَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا اِنّا للّهِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ»؛(3) «صبرکنندگان را بشارت ده؛ همانها که وقتی مصیبتی به آنها رسد، میگویند: ما برای خداییم و به سوی او باز میگردیم.»
امام هفتم علیهالسلام فرمودند: «لَنْ تَکُونُوا مُؤْمِنینَ حَتّی تَعُدُّوا الْبَلاءَ نِعْمَةً وَالرَّخاءَ مُصِیْبَةً وَذلِکَ اَنَّ الصَّبْرَ عِنْدَ الْبَلاءِ اَعْظَمُ مِنَ الْغَفْلَةِ عِنْدَ الرَّخاءِ؛(4) مؤمن نخواهید بود مگر آنکه بلا را نعمت بدانید و راحتی را مصیبت، و راز آن این است که صبر و بردباری در هنگام بلا برتر از غفلت در وقت راحتی است.»
با توجّه به عوامل یاد شده برای بلاها و حوادث ناگوار، نگاهی به حادثه دلخراش «شهرستان بم» میاندازیم. هر چند اعتراف و اذعان بر این است که نمیتوان عامل و یا عوامل حادثه را به صورت دقیق و مشخص بیان نمود ولی میتوان گفت: که حادثه تلخ «بم» از جهتی امتحان و آزمایش سخت الهی بود برای تمام ملّت و مسئولان کشور و حتی جهان اسلام و بشریت، و همین طور برای بازماندگان و مصیبت دیدگان که چگونه در مقابل این همه مصائب صبر و بردباری به خرج میدهند؟
همچنین این حادثه میتواند روح استقامت و پایداری را در مردم پرورش دهد، به آنها که در غرور و عفلت به سر میبرند تنبّه و آگاهی دهد، و برای برخی موجب پاکسازی گناهان گردد، و در این میان، برای اولیاء و پاکان، مایه ترفیع درجه و رسیدن به مقامات بالاتر باشد.
این حادثه هشداری بود برای همه مردم که در راه گناه زدائی بکوشید؛ چرا که اگر عدهای هم در یک شهر مبتلا به گناه و خلاف بودند، دیگران نباید در برابر آنها سکوت نمایند و امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند وگرنه بلا وقتی نازل شد، دامن همه را خواهد گرفت. و هشدار شدیدتری بود برای آنهایی که در جامعه دست به گناه میزنند و در پی ترویج فرهنگ ابتذال میباشند و یا به نوعی ترغیب و تشویق میکنند. همه باید بدانند که هرگز از قهر الهی در امان نمیباشند.
و البته شجاعانه باید گفت که ملت و مردم ایران با کمکهای وسیع و فراگیر خود به زلزله زدگان و اظهار همدردی با آنها، به خوبی و سربلندی از این امتحان بیرون آمدند.
همچنین این حادثه باعث شکوفائی استعدادهای نیکوکاری و احسان و فداکاری در مردم شد، و همه دیدند که عده زیادی از مردم در زیر برف و باران ساعتها در صف ماندند تا خون خود را اهدا کنند و برای امدادرسانی و کمک، شبهایی را بیدار ماندند.
و ممکن است این حادثه برای عدهای از بابت «الْبَلاْءُ لِلْوَلاءِ» باشد، که با حادثه فوق، به اجر عظیم الهی دست یافتند و از رنج و زحمت دنیا راحت شدند.
1. سعدی.
1. اسراء/85.
2. بقره/216.
1. نساء/19.
2. عبدالواحد آمدی، غررالحکم (مؤسسة الاعلمی للمطبوعات)، ج1، ص216، فصل 9، حدیث 56.
3. کهف/7.
4. ملک/2.
5. اعراف/168.
1. بقره/155 ـ 156.
2. نهج البلاغه، محمد دشتی، نامه 45، ص544.
3. علق/6 ـ 7.
1. اعراف/94.
2. محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمة، سید حمید حسینی (قم؛ دارالحدیث، 1380)، ص81، روایت 898.
3. انبیاء/69؛ صافات/102 ـ 107 و ر.ک: تفسیر نمونه، ج22، ص549.
1. طه/40 ـ 41 و تفسیر نمونه، ج16، ص15.
2. یوسف، اوائل سوره.
3. بقره/124.
4. منتخب میزان الحکمه (همان)، ص82 و اصول کافی، ج2، ص257.
5. همان، ص83، روایت 910؛ بحارالانوار، ج72، ص331، حدیث 14 و ج73، ص382، حدیث 8.
1. منتخب میزان الحکمة، ص80، روایت 886.
2. همان، ص81، روایت 895.
3. اعراف/96.
1. روم/41.
2. شورا/30.
3. بقره/155 و 156.
4. منتخب میزان الحکمه (همان)، ص81، روایت 894.